دوباره این اشک
شیشه عینکم را شقایق می بندد
می دانی ؟
با تو عینکم نیز با شقایق بودن را
تجربه می کند
..........................بامن بمان
تا میراث شقایق را
با دل پاک کنیم، نه با دستمال
به آن هم حسودی خواهم کرد
دیگر نمی نویسم... بس است
شکوه و گلایه از نبودنت
با بودنهایت را می خواهم... از دل و جان
بامن باش عزیزتر از جان...
بامن..............................
بامن..............................
آذین می بندد زین پس دفتر دلم را
م . ن
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.